معرفی
کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» نوشتهی «آرتور شوپنهاور» و ترجمهی «عرفان ثابتی» است. ناشر دربارهی کتاب آورده است: «سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب هنر همیشه بر حق بودن تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.» در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «آرتور شوپنهاور ، فیلسوف نامدار آلمانی، در این کتاب، که اثری منحصر به فرد در مجموعه آثار اوست، رهنمودهایی برای غلبه بر حریف در بحث و مجادله بیان میکند. با این حال، از منظری دیگر، خواننده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا میشود، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحث های روزمره نیز رخ مینمایند.» این کتاب را انتشارات «ققنوس» منتشر کرده است.
همیشه بر حق بودن هنر است!
در مورد این کتاب نوشتهاند: «شوپنهاور وقتی به "هنر همیشه برحق بودن" رجوع میکرد آن را سندی طنزآلود و طعنه آمیز میشمرد، هشداری به وسیله ارائه مثال، نه سرمشقی اخلاقی. بیپردگی محض و نمایان برخی از ترفندهایی که توصیف میکند حاکی از آن است که هنگام نگارش این رساله اغلب در پی طعنه و ریشخند بوده است. هیچ کس شوپنهاور را یک ماکیاولیایی اصیل و مبدع هنرهای اهریمنی استدلال فریب کارانه نمیشمارد بلکه این رساله کوچک، عجیب، جالب و جذاب را یکی از نمودهای خودسرانه نبوغ او و موافق با دیگر دیدگاه های فلسفی اش تلقی میکنند .»
هفت نکته مهم!
برخی از توصیههایی که شوپنهاور در این کتاب در موردشان توضیح میدهد، بسیار قابل توجه است. بسیاری این توصیه ها را به شدت ماکیاولیستی می دانند. شوپنهاور معتقد است: «جدل مناقشه آمیز عبارت است از هنر مباحثه به گونهای که شخص، فارغ از درستی یا نادرستی موضعش، از آن عقب نشینی نکند.» شوپنهاور در این رساله عمدا از سوفسطائیان یونان باستان تقلید کرده است. برخی از این توصیه ها عبارتند از:
دستت را رو نکن
کسی را که به سئوال هایت جواب منفی می دهد گول بزن!
به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن!
عصبانیت نشانه ضعف است
حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن!
اجازه نده از مخمصه فرار کند
او را وادار به اغراق کن
ماکیاولیسم سرگردان
در نقدی بر کتاب آمده است: «در این کتاب شوپنهاور سعی کرده تا خواننده را برخی از با این حال، از منظری دیگر ، خواننده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا میشود، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحثهای روزمره نیز رخ مینمایند .سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند. نیچه در مورد شوپنهاور میگوید: "مطلقاً تنها بود و کمترین دوستی نداشت و فاصلهی میان یک و هیچ لایتناهی است." و یا: "هیچ چیز متفکرین آلمان را به اندازه عدم شباهتی که میان شوپنهاور و آنان بود رنج نداد."»
سبک زندگی شوپنهاور و آتما
برای بسیاری آگاهی از اینکه فیلسوفی به مانند شوپنهاور بیشتر زندگی روزمرهی خود را چگونه می گذرانده است، میتواند جالب باشد: «شوپنهاور تا آخر عمر ازدواج نکرد و ازدواج را مسئولیتی احمقانه میدانست. مردی که شجاعانه پیشتازی فکری را بر عهده داشت، در ۲۷ سال آخر عمرش یک برنامه کاری خودساخته و سخت مثل برنامه زندانیان برای خودش طراحی کرد. او هر روز ساعت هفت بیدار میشد، حمام میکرد و بدون اینکه صبحانه بخورد بی وقفه تا ظهر مینوشت. سپس فلوت میزد –او این کار را خیلی خوب انجام میداد اما تنها برای لذت بردن خودش مینواخت- و خود را به یک نهار گرانقیمت در بهترین هتل فرانکفورت که انگلیشر هوف نام داشت مهمان میکرد. نهار خوردن او خیلی طول میکشید و اغلب تنها نهار میخورد اما گاهی هم با مهمانان خارجی فرهیخته هتل یا افسران ارتش گپ و گفتی میکرد. او سپس به کتابخانه میرفت تا روزنامهها را – ترجیحاً تایمز لندن- بخواند. سپس یکی از پودلهایش –معمولاً آن یکی که نام سانسکریت آتمن داشت- را برمیداشت و قدم میزد. وقتی تنهاتر شد، هنگام راه رفتن با خودش غر و لند میکرد. بعد از قدم زنی و پیش از برگشت به خانه امکان داشت تنهایی به یک سالن اجرای موسیقی یا کنسرت برود. اگر در طول روز حرف زدن با دیگران او را خسته کرده بود در را روی هیچکس باز نمیکرد و ساعت ده شب هم میخوابید. شوپنهاور با شیوع بیماری وبا؛ برلین را به مقصد فرانکفورت ترک کرد و تا آخر عمر در همانجا ماند.»
مشخصات
- نویسندهآرتور شوپنهاور
- مترجمعرفان ثابتی
- ناشرققنوس
- شابک۹۷۸۹۶۴۳۱۱۶۳۵۴
- موضوعمنطق - فلسفه
- ردهبندی کتابفلسفه (فلسفه و روانشناسی)
- قطعرقعی
- نوع جلدشومیز
- گروه سنیبزرگسال
- تعداد جلد۱
- تعداد صفحه۱۳۶
- وزن۱۶۰ گرم
- سایر توضیحات۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.